پسرکوچولوی مامهرادپسرکوچولوی مامهراد، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره

بزرگ جوانمرد خانه ما....

تولدت مبارک...

یک سال پیش درچنین روزی صدای گریه کودکی ارامش بخش زندگی مان شدکه حالانفسمان به نفس های کوچکش گره خورده وبندبندوجودمان رامهرش فراگرفته... خدایاهزاران بارشکر.... بابت نعمت پدرومادرشدن... تولدت یک سالگی ات مبارک مهراد عزیزم. ...
30 مهر 1392

رویش مرواریددوم وسوم

سلام به همگی.تاتولدگل پسری تنهاسه روزباقیست...روزتولد3شنبه هست که ما به خاطرراحتی مهمانها 5شنبه روزعیدغدیرمیگیریم...فرداقرارهست که بریم واکسن یکسالگی گل پسری روبزنیم.جمعه 26مهردندون های پیشین پایین ازچپ  وپیشین بالایی چپ جوانه زدند...تولدت یک سالگی ات پیشاپیش مبارک عزیزم ...
27 مهر 1392

بالاخره مهرادماصاحب دندون شد..

سلام برهمگی...بالاخره گل پسرمادندون دارشد...اولین دندون مهرادازسمت راست پایین روزجمعه 12مهر درسن 11ماه و12روزگی متوجه شدیم که جوانه زده.انشاالله بزودی اش دندونی هم میپزیم.تاتولدگل پسر17روزباقیست... ...
13 مهر 1392

11ماهگیت مبارک...

سلام برهمگی...گل پسرماامروز11ماهه شدویک ماه تاتولدش باقی مونده...مهرادماهنوزبی دندونه ولی بالثه هاش همه چی میخوره..به دوغ ومیوه هاخیلی علاقه داره...هنوزچهاردست وپامیره وبادست گرفتن به جاهای مرتفع قدم برمیداره...راستی توشهریورباعمه مهرادسفری به رامسرداشتیم که خوش گذشت...توهفته گذشته دوروز واسه امتحان مهدرفتی که عادت کنی ورسماازاول مهدبری...تواین عکس داری اززیرمیزناهارخوری سرک میکشی من وپدرت توروبهترین هدیه خدامیدونیم سربلندباشی عزیزم... ...
30 شهريور 1392

10ماهگیت مبارک...

سلام برمهرادعزیز...پسرگلم که الان درخواب بسرمیبرد.10ماهگیت مبارک...امروزدقیقا 10ماه و3روزه هستی وما10ماه هست که باشمازندگی شادوباطراوتی داریم انشاالله همیشه همین طورباقی بمونه.دراین ماه برای اولین بارباشمابه مسجدجمکران رفتیم...راستی چهاردست وپارفتن روهم حرفه ای یادگرفتی ودستت روبه جاهای بلند میگیری ومی ایستی.فقط هنوزبی دندونی...کاش زودتردندون دربیاری چون لثه هات خیلی خارش دارن...ازاول مهرهم مجبورم شمارو مهدبذارم  خیلی شیطون شدی خداکنه بتونی اونجابمونی...برات بهترینهاروارزو دارم....ماعاشقانه دوستت داریم . ...
2 شهريور 1392

پایان 9ماهگی واغاز10ماهگی...

سلام برگل پسرم که الان توبغلم داره رومیزمیزنه.دوشنبه بایک روزتاخیرشماروبرای چکاب قدووزن به درمانگاه بردم...9ماهت یکشنبه تمام شد...قدت73سانت ووزنت 9300کیلوشده...الان کلمه هایی مثل گا.گا،دَدَ،بَ بَ،مَ مَ،با.با،ماما میگی وحالت چهاردست وپاهم میگیری ولی پاهات رونمیتونی کنترل کنی ومی افتی...دندون هم درنیاوردی...عاشق دوغ وهمه نوعی ازمیوه هاهستی امیدوارم همیشه درسلامت وشادی باشی وبدونی من وپدرت خیلی دوست داریم...
1 مرداد 1392

سومین سفرگل پسری

سلام به همگی ومهرادگلم که الان تو خواب نازه...برای سومین سفرشمابا مامان وبابابه بابلسررفتی.خیلی 3تایی خوش گذروندیم فقط نمیدونم چراازدریامیترسیدی وتابابا پاهات روتوآب میذاشت گریه میکردی.طول سفرمون 3روزبود.ازشنبه 1تیرتاسه شنبه...انشاا...توسفربعدی راه افتاده باشی وخودت قدم به دریابذاری...
8 تير 1392

آغاز نه ماهگی

سلام.امروز اولین روز از نه  ماهگی  شماست؛تا امروز 8800کیلو شدی ولی هنوز دندون نداری وچهاردست وپا نمیری شیطون ترشدی وهمش دوست داری بغل باشی وبیرون بری وتابابات رومیبینی گریه میکنی بغلش بری.من وپدرت خیلی دوست داریم ...
31 خرداد 1392